چهاروپنج ماهگی رادین
پسرعزیزم روزی که واکسن چهارماهگی تو زدیم عموایمان اومد دنبالمون رفتیم زیارت کوروش کبیر، ولی شما هنوز نمیتونید با هم آتیش بسوزونید،البته جدا جداشیطنت دا رید.روزها به سرعت سپری میشن وتو به رفتن مهد نزدیک ترمیشی عزیز مادر،چها ر ماه ونیم بودی که سه تایی رفتیم کیش خیلی خوش گذشت وشماهم خیلی پسرخوبی بودی.مهماندار هواپیما بغلت کردن کلی بوست کردن گفتن چه پسرخوش خنده ای.فردا هم پنج ماهگیت تموم میشه،سرلاک میخوری،میتونی غلت بزنی ،یه کوچولو سینه خیزبری،اسمتو قشنگ میشناسی،من و بابا رو خوب میشناسی.و بهترین خصوصیتت خوش خنده بودنته،دوست دارم همیشه لبخند روی لبت باشه ،گل خندون من. ...
نویسنده :
مامانی
23:19